سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























پاتوق فرزانگان

علـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی، علـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی، علـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

مگر می شود تمام کرد ذکر علی را؟ زیباترین سروده ی هستی، علـــــــــــــــــی

امروز که جمعه ست، نام علــــــی و مهـــــــدی بدجوری به هم گره خورده...

این پدر و پسر میخوان امروز آتیش به دل عاشقا کنن، میخان که دست بگیرن و از این زمین جدا کنن

دستاتو بالا بردی؟

از ذکر علی مدد گرفتیم         آن چیز که می شود گرفتیم

در بوته ی آزمایش عشق       از نمره ی بیست، صد گرفتیم

سلام امام عاشقـــــــــــــــــــا! تولدت مبـــــــــــــارک!

یه شعر خوشمل هم آقاسی خونده میذارمش تو ادامه مطلب!

اون آقایی که شبا رد می شد از کوچه ی ما کیسه به دوش کو؟

ردپای پر خراش بی خروش کو؟

اون آقای خرقه پوش کو؟

کجاست اون آقا که پینه های دستاش مرهم دلای ما بود؟

نفس سبز نیگاهش همیشه حلال مشکلای ما بود؟

میشه یکبار دیگه سر بزنه به خونه ی ما؟

بگیره نشونی از غربت بی نشونه ی ما؟

موهای آقا سفیده. جوونا! کیسه رو از آقا بگیرین

قامت آقا خمیده. جوونا! کیسه رو از آقا بگیرین

جوونا آقا بشین، زنده کنین رسم جوونمردی رو امشب

یتیما منتظرن، زنده کنیم شیوه ی شب گردی رو امشب

یتیما پشت درای خونشون منتظر آقا نشستن

گوش به زنگ تق تق یه جفت صدای پا نشستن

موهای آقا سفیده، جوونا! کیسه رو از آقا بگیرین

قامت آقا خمیده، جوونا! کیسه رو از آقا بگیرین

حیدر کرار نی ام، خانه نشینم ولی

جان به فدای جگر سوخته ات یا علی

دستای پینه بسته ی علی به همره منه

خونه نشینی علی آتیش به جونم می زنه

تو کوله بار شعر من، اسم قشنگ علیه

قافیه ی تنگ دلم از دل تنگ علیه

تو کوچه های غربتم نشونی از مولا میدن

اهل محل سلاممو جواب سر بالا میدن

به من میگن علی کیه؟علی امام عاشقاست

به من میگن علی چیه؟ داغ دل شقایقاست 

 توی نجف یه خونه بود که دیواراش کاگلی بود

اسم صاحاب اون خونه مولای مردا علی بود

نصف شبا بلند می شد یه کیسه داشت که بر می داشت

خرما و نون و خوردنی هر چی که داشت تو اون میذاشت

راهی کوچه ها میشد تا یتیما رو سیر کنه

تا سفره ی خالیشونو پر از نون و پنیر کنه

شب تا سحر پرسه می زد پس کوچه های کوفه رو

تا پر بارون بکنه باغای بی شکوفه رو

 عبادت علی مگه میتونه غیر از این باشه؟

باید علی بشه هرکی که اهل دین باشه

بعد علی کی می تونه محرم راز من بشه؟

درد دلم رو گوش کنه تا چاره ساز من بشه

فردا اگه مهدی بیاد دردا رو درمون می کنه

آسمون شهرمونو ستاره بارون می کنه

چشماتو وا کن آقا جون! بالای خستمو ببین

منو نیگا کن آقا جون! دل شیکستمو ببین

دلت میاد کبوترات تو حرمت پر نزنن؟

به سایه بون دستای مهربونت سر نزنن؟

 

پ.ن: می دونی چرا آقا نمیاد؟چون ما هنوز آقا نشدیم...چون ما هنوز، عاشق پاک و ساده ی یوسف زهرا نشدیم


نوشته شده در جمعه 92/3/3ساعت 1:50 عصر توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |